نورسبز

ساخت وبلاگ
چنان به نظاره ایستاده‌ام كه پنداریدر خاطرم اندیشه‌یی ‌نمی‌گذرد. –یك شامگاه پاییزی."سوُته جو"__________________________________________________امشب احتمالآ ازآن شب هایی است که آدمی باید حتما وبلاگ داشته باشد...از وهن از اندوه های مدام شبانه و روزانه!یک:جانِ قصه در این است که اوضاع و احوال شخصی، روحی و فردیت محضِ من، چنان درهم شکسته ، برهم و آشفته است که هیچ توصیفی بهتر از اینکه "تکه آهنی گداخته در آهنگرخانه که پتک های بی امانی از هر طرف بر پیکرش فرود می آید نیست" ندارم، اگر که جوهره ای بود تیغی آخته و الا نعل خری خواهد بود ...اما به گمانم پتک میخورم و قوی تر می شوم...سخت ِ سنگ خود می‌تراشد از الماس سرد ِ قلب ِ مندو: بارها بی امان به تلخی گریسته ام و تاثراتم را هرگز نسبت به دنیای بیرون هنوز از دست نداده ام، با تمام وجود غمگینم، خشمگینم و عاصی ام و عاصی ... اصلا چطور می شود این روزها در مقابل این همه شقاوت و جنایت محض نگریست!سه : انقلاب فرزند خشونت استصحنه هایی از فیلم "جیبی پر از دینامیت" سرجیو لیونه رو به یاد می آورم که در آن راد استایگر (مرد بی سواد یاغی)به جیمز کوبرن (مرد باسواد انقلابی) که در حال خواندن کتابی از "میخاییل باکونین" است و با شوری از انقلاب حرف میزند ...نهیب می زند و می گوید:_هیس هیس هیس تورو خدا چیزی از انقلاب بمن نگومن انقلاب رو میشناسم و نحوه شروعشون رو میدونم انقلاب اینطوریه که آدمایی که کتاب میخونن و باسوادن ، میرن پیش اونایی که کتاب نمیخونن و بی سوادن و بهشون میگن: زمان تغییر فرا رسیده و این وضع باید تغییر کندو بی سوادها شروع میکنن به تغییر دادن ...و وضع عوض میشه و کتابخونا و باسوادها پشت میزهای براق قشنگ میشینن و میخورن می نوشن و می نوشن می نوشن...و فریا نورسبز...
ما را در سایت نورسبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agreenlightd بازدید : 109 تاريخ : چهارشنبه 9 آذر 1401 ساعت: 10:54

پیمان شکن هرآینه گَردَد شکسته حالانَّ العُهودَ عِندَ مَلیکِ النُّهی ذِمَممی‌جست از سحابِ اَمل رحمتی ولیجز دیده‌اش مُعاینه بیرون نداد نَمدر نیلِ غم فُتاد سپهرش به طنز گفتالآنَ قَد نَدِمتَ و ما یَنفَعُ النَّدَم+ترجمهانَّ العُهودَ عِندَ مَلیکِ النُّهی ذِمَم (همانا که پیمانها در نزد مالکانشان، ضامن هستند...پیمانها در نزد خردمندان ضمانت آوردند - خردمند وقتی پیمانی بست ضامن برآوردن آن هم هست ،عهود جمع عَهد و عَهد به معنی پیمان است ،مَلیک به معنی مالک است ،نُهی َ جمع نُهیَْه و نُهیَْه به معنی عقل است ،ذِمَم جمع ذِمّه به معنی ضمان است )الآنَ قَد نَدِمتَ و ما یَنفَعُ النَّدَم (حال که پشیمان شدی پشیمانی سودی ندارد...و به ناچار در رود غم نیل در افتاد و آسمان از روی ریشخند به او گفت : تو اکنون پشیمان شدی و پشیمانی سودی ندارد.) نورسبز...
ما را در سایت نورسبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agreenlightd بازدید : 133 تاريخ : سه شنبه 8 آذر 1401 ساعت: 6:39

چنان به نظاره ایستاده‌ام كه پنداریدر خاطرم اندیشه‌یی ‌نمی‌گذرد. –یك شامگاه پاییزی."سوُته جو" __________________________________________________امشب احتمالآ ازآن شب هایی است که آدمی باید حتما وبلاگ داشته باشد...از وهن از اندوه های مدام شبانه و روزانه!یک:جانِ قصه در این است که اوضاع و احوال شخصی، روحی و فردیت محضِ من، چنان درهم شکسته ، برهم و آشفته است که هیچ توصیفی بهتر از اینکه "تکه آهنی گداخته در آهنگرخانه که پتک های بی امانی از هر طرف بر پیکرش فرود می آید نیست" ندارم، اگر که جوهره ای بود تیغی آخته و الا نعل خری خواهد بود ...اما به گمانم پتک میخورم و قوی تر می شوم...سخت ِ سنگ خود می‌تراشد از الماس سرد ِ قلب ِ مندو: بارها بی امان گریسته ام و تاثراتم را هرگز نسبت به دنیای بیرون هنوز از دست نداده ام و با تمام وجود غمگینم و خشمگینم و عاصی ام و عاصی ... اصلا چطور می شود این روزها در مقابل این همه شقاوت و جنایت محض نگریست!سه : انقلاب فرزند خشونت استصحنه هایی از فیلم "جیبی پر از دینامیت" سرجیو لیونه رو به یاد می آورم که در آن راد استایگر (مرد بی سواد یاغی)به جیمز کوبرن (مرد باسواد انقلابی) که در حال خواندن کتابی از "میخاییل باکونین" است و با شوری از انقلاب حرف میزند ...نهیب می زند و می گوید:_هیس هیس هیس تورو خدا چیزی از انقلاب بمن نگومن انقلاب رو میشناسم و نحوه شروعشون رو میدونم انقلاب اینطوریه که آدمایی که کتاب میخونن و باسوادن ، میرن پیش اونایی که کتاب نمیخونن و بی سوادن و بهشون میگن: زمان تغییر فرا رسیده و این وضع باید تغییر کندو بی سوادها شروع میکنن به تغییر دادن ...و وضع عوض میشه و کتابخونا و باسوادها پشت میزهای براق قشنگ میشینن و میخورن می نوشن و می نوشن می نوشن...و فریاد می نورسبز...
ما را در سایت نورسبز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : agreenlightd بازدید : 97 تاريخ : دوشنبه 7 آذر 1401 ساعت: 6:12